|
جوک وداستان
دنیای جوک
شنبه 15 مهر 1391برچسب:, :: 9:20 :: نويسنده : عباس کریمی دهنو
شنبه 15 مهر 1391برچسب:, :: 9:19 :: نويسنده : عباس کریمی دهنو
تا حالا دقت کردین به وحشی ترین حیوون محبت کنی جوابتو با محبت میده ! تا حالا دقت کردین هر وقت یهو نسخ یه آهنگ قدیمی میشین هر چی میگردین دنبال لینکش یا نیست یا اگه هم هست خرابه لینکش ! تا حالا دقت کردین ده درصد آخر باتری گوشی چه با برکته !! تا حالا دقت کردین وقتی نمره d خوب تو امتحان میگیرین میگین ۲۰ گرفتم ، ۱۸ گرفتم ، اما وقتی نمره کم بشه میگین معلم بهم ۱۰ داد ،۷ داد ! تا حالا دقت کردین یک ساعت مونده به امتحان به این فکر میفتیم که اگه فقط یه کم زودتر می خوندیمش ۲۰ میشدیم ؛ چه راحت بود ! تا حالا دقت کردین نشده یه بار این جعبه دستمال کاغذی رو باز کنیم ، برگ اولش درست مثل بچه آدم بیاد بیرون ؟ تا حالا دقت کردین هرکی پراید داره میخواد بفروشه ۲۰۶ بگیره ! تا حالا دقت کردین بزرگ ترین دروغ پشت تلفن چیه ! سلام رسوندن بچه ها ! تا حالا دقت کردین دقت کردین همیشه خنده دار ترین موضوعات زمانی به مغزت می رسه که وسط مراسم ختم هستی !؟ تا حالا دقت کردین هیچکس به سکوت آدم نمیرسه همه منتظرن به فریاد آدم برسن ؟ تا حالا دقت کردین استرسی و رقابتی که واسه انتخاب واحد هست ! واسه خود قبولی تو دانشگاه نیست ! تا حالا دقت کردین یکی از سخت ترین کارهای دنیا اینه که بخوای برای یکی دیگه توضیح بدی دقیقاً چه مرگته ؟! تا حالا دقت کردین هر موقع میریم لباس بخریم ، دقیقا اون لباسیرو که پسندیدیم خود فروشندهه چند رنگشو برداشته چون جنسش عالیه ! تا حالا دقت کردین این مطالب رو یک جا ، فقط تو سایت تک پیامک فقط میشه پیدا کرد ! دقت کردید تو دستشویی شیر آبو نیم دور می پیچونی کل آب شهر ازش میپاشه به در و دیوار و سر و صورتت ، حالا ۱۷ دور باید بتابونی تا بسته شه ؟ تا حالا دقت کردین تا حالا اصلا دقت نمیکردین ؟ تا حالا دقت کردین همینکه هندزفری رو میذاری تو گوشت همه ملت سوال کردنشون میگیره ! تا حالا دقت کردین درسی رو که از ترس افتادن حذف میکنی ، همه با ۱۷-۱۸-۱۹-۲۰ حتی ۲۱ پاسش میکنن ؟ تا حالا دقت کردین تو تاکسى اگه دقیقا جایى که میخواى پیاده شى به راننده بگى ۵۰ متر جلوتر مى ایسته ، ولى اگه ۵۰ متر قبل از مقصد بگى فورا ترمز میگیره !! شنبه 15 مهر 1391برچسب:, :: 9:17 :: نويسنده : عباس کریمی دهنو
جوک مردان بلاخره بعد سالها یه پسر خوب پیدا کردم ! والاااااااااااا ااااااااااااااا ااااااااااااااا اااااااا قانون پایستگی عشق تو ایران : مرد بايد سبيل داشته باشه جمله ثابت یک مرد به زن باردار در فیلمهای ایرانی:تو حالت خوبه؟باید بیشتر از اینا مراقب خودت باشی...حد اقل بخاطر بچه.... مشخصات یک پسر خوب: 1- پسره خوب تنهایی میره سینما وپارک - 2. یه پسره خوب بعد از تک زنگ سراغه تلفن نمیره - 3. یه پسره خوب وقته برگشتن به خونه ماشینش بوی اُدکلنه زنونه نمیده- 4. یه پسره خوب تو کلاسّه دانشگاه تا شعاع 3 متری هیچ خانومی نمیشینه - 5. یه پسره خوب پس از اتمام صحبت گوشی تلفنو بوس نمیکنه - 6. یه پسره خوب وقتی میاد خونه قرمزیه رُژه لب رو صورتش دیده نمیشه - 7. یه پسره خوب بعد از شنیدن اسم جنّیفر لپز استغفرالله میگه قبلا ها پسرا از پدرشون ياد ميگرفتن چطور بايد ريشاشونو بزنن زمانیه که می‌فهمه سیستمش بازی مورد علاقشو ساپورت نمیکنه ..! و فکر کردن براش تعریف نشده! طرف ﻋﮑﺴﺸﻮ ﺭﻭ ﭘﺎﮐﺖ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺑﻨﺪﺍﺯﻥ ﻫﻤﻪ مرده و زنش داشتن دعوا میکردن : اومدم حشره کش بزنم تو اتاق،یهو پشه یه انسان کش در آوورد.گفت اگه بزنی میزنم،آقا دیدیم فایده نداره،گفتیم دوئل کنیم.آقا تا بیاد بجنبه حشره کش رو زدم و مرد.آقا پلیس اینتر پل گرفتم.الان باید دیه بدم به خانوادش.شصت لیتر خون.خوانوادش الاو چند ماهه شبا روم رژه میرن.با امروز بیست لیتر رو دادم. چه وقت مردها عاشق می شوند؟ 1. چه وقت مردها عاشق نمی شوند! شنبه 15 مهر 1391برچسب:, :: 9:16 :: نويسنده : عباس کریمی دهنو
کلاه قرمزی در زندان شنبه 15 مهر 1391برچسب:, :: 9:14 :: نويسنده : عباس کریمی دهنو
دختران وسربازی!(آخر خنده) صبحگاه: کجان؟ معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن ساعت ۱۰ صبح همه بیدار میشوند… سلام نازنین، صبحت بخیر… عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر سلام نرگس سلام معصومه جان ماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی … صبحانه: وا…اقای فرمانده، عسل ندارید؟ چرا کره بو میده؟ بچه‌ها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفغ میکنه آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورم … بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه) فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدید وا نه، لباسامون خاکی میشه … آره، تازه پاره هم میشه … وای وای خاک میره تو دهنمون … من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا … … ناهار این چیه؟ شوره تازه، ادویه هم کم داره فکر کنم سبزی اش نپخته باشه من که نمی‌خورم، دل درد میگیرم من هم همینطور چون جوش میزنم فرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید! بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟ مگه ما کلفتیم؟ برو خودت غذا درست کن والا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمی‌کنم، حالا واسه تو.. چون کسی گرسنه نبود و همه تازه صبحانه خورده بودند، کسی ناهار نخورد … بعد از ناهار فرمانده: کجان اینا؟ معاون: رفتن حمام فرمانده با لگد درب حمام را باز میکنید و داد میکشد ، اما صدای داد او در میان جیغ سربازه‌ها گم میشود… هوووو….بی شعور مگه خودت خواهر مادر نداری… بی آبرو ******** بیرون… وای نامحرم… کثافت حمال… (کل خانمها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!!) … بعد از ظهر یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟ جوجه بدون برنج رژیمی‌عزیزم؟ آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام شب ماسک بزنم. … شب در آسایشگاه یک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه میگه: جناب فرمانده، از دست ما ناراحتین؟ فرمانده: بله بسیار زیاد! خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم بیایید تو آسایشگاه داره سریال فرار از زندان رو نشون میده، همه با هم ببینیم فرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!! فرمانده میره تو آسایشگاه: وا…عجب بی شعوری هستی‌ها، در بزن بعد بیا تو راست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگو فرمانده: بلندشید برید بخوابید! همه غرغر کنان رفتند جز ۲ نفر که روبرو هم نشسته اند فرمانده: ببینم چیکار میکنید؟ واستا ناخونای پای مهشید جون لاکش تموم بشه بعد میریم. آره فری جون؛ صبر کن این یکی پام مونده فرمانده: به من میگی فری؟؟ سرباز! بندازش انفرادی. سرباز: آخه گناه داره، طفلکی مهشید: ما اومدیم سربازی یا زندان! عجبا شنبه 15 مهر 1391برچسب:, :: 9:11 :: نويسنده : عباس کریمی دهنو
شنبه 15 مهر 1391برچسب:, :: 9:8 :: نويسنده : عباس کریمی دهنو
داستان طنز تو زنی یا مرد ؟
خونه مشغول انجام کار بودم که دخترم بدو بدو اومد و پرسید : مامان تو زنی یا مردی ؟ شنبه 15 مهر 1391برچسب:, :: 9:5 :: نويسنده : عباس کریمی دهنو
شنبه 15 مهر 1391برچسب:, :: 9:3 :: نويسنده : عباس کریمی دهنو
عکسهایی از ضایع ترین خواننده های ایرانی
|
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید موضوعات آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
|||
 |
تبادل
لینک هوشمند
